این وضعیت بیمارستانهاست – ماه نیوز https://moonnews.ir/این-وضعیت-بیمارستانهاست-ماه-نیوز/ ماه نیوز Fri, 13 Aug 2021 13:54:35 0000 عمومی https://moonnews.ir/این-وضعیت-بیمارستانهاست-ماه-نیوز/ تعطیلات است. حیاط بیمارستان دولتی مملو از بیمارانی است که صندلی و ماسک روی زمین نشسته اند. یک صف جداگانه و طولانی در بخش سه گانه تنفسی وجود دارد. برخی از همکاران برای افزایش تنفس پشت بیمار خود را ماساژ می دهند. گاهی اوقات یک سرفه باقی مانده وجود دارد. گوشه دیگر حیاط صف پذیرش …
تعطیلات است. حیاط بیمارستان دولتی مملو از بیمارانی است که صندلی و ماسک روی زمین نشسته اند. یک صف جداگانه و طولانی در بخش سه گانه تنفسی وجود دارد. برخی از همکاران برای افزایش تنفس پشت بیمار خود را ماساژ می دهند. گاهی اوقات یک سرفه باقی مانده وجود دارد.
گوشه دیگر حیاط صف پذیرش بیماران اورژانسی است. خطی که حتی کوتاه هم نیست. پس از دریافت رسید ، مشتریان به اورژانس می روند و باید در صف دیگری برای تشکیل پرونده منتظر بمانند. این بار در پشت اتاقی که روی آن نوشته شده است “تریاژ پرستاری”.
هیچ کس فاصله اجتماعی را رعایت نمی کند و همه می خواهند اولین فردی باشند که به پزشک مراجعه می کنند. گاهی اوقات بحث هایی در مورد اینکه چه کسی اول آمد و چه کسی بعدا آمد وجود دارد. به نظر می رسد بیمارستان هنوز با سیستم نوبت دهی آشنا نیست! مردی با پسر کوچکش وارد می شود و گارسون ها را نادیده می گیرد ، وارد اتاق می شود و کارت ویزیت خود را روی میز می گذارد. زن جوانی در صف به مرد با معنی نگاه می کند و زیر لب می گوید: “وقتی از همدردی نمی کردیم از دیگران چه انتظاری داشت؟” انسان برای به پایان رساندن کارش خود را به نافرمانی می اندازد.
روی یک تکه کاغذ چسبیده به دیوار بگویید “کاری از ساعت 1 تا 2 بعد از ظهر انجام ندهید”. متخصص پرستاری ، صرف نظر از تعداد مشتری ، اصول اولیه کار با یقه سفید را به پسر آموزش می دهد. ایجاد یک پرونده دشوار نیست ، اما سیستمی که اطلاعات در آن ثبت شده است دشوار است. بیمار برای سومین بار پس از صندوق وارد صندوق شد اما نام او ثبت نشده بود و برای یافتن مشکل به صندوق برگشت. او پس از مدتی برمی گردد و به پسر جوانی که پشت سیستم نشسته است می گوید: “من بیمه ای ندارم. آزاد بنویس.” پرونده او تشکیل می شود ؛ یک ورق چاپ شده با سوالات مربوط به بیمار که در پشت و بالا نوشته شده است. پسر در char نام و نام خانوادگی بیمار را می پرسد و س questionsالات باقی مانده بی پاسخ است.
اتاقی که پزشک از بیماران ویزیت می کند باز است و اکثر مراجعه کنندگان علائم کرونری دارند که پزشک برای آنها تجویز PCR و سی تی اسکن را تجویز می کند. صحبت با بیماران زمان زیادی نمی برد و با چند س shortال کوتاه به پایان می رسد.
بیماران پس از دریافت نسخه به آزمایشگاه می روند. برای رسیدن به آزمایشگاه ، باید از میان جمعیتی از بیماران کرونری عبور کنید که در صف پشت دستگاه تنفسی ایستاده اند. در پشت عینک های تنفس Triage ، آنها نوشتند: “ما رامسویر نداریم.” نپرسید. “آزمایشگاه تعطیل است و به مشتریان گفته می شود فردا در ساعات اداری بیایند.” “بیمار می پرسد؟” منظور شما چیست؟ با لبخند. شاید کرونا داشته باشیم و فردا بیشتر عمر کنیم! “پس فردا می رویم و می آییم؟”
من بیمارستان عمومی را ترک می کنم تا به بیمارستان خصوصی بروم. تعداد زیادی از بیماران برای آزمایش PCR به آزمایشگاه بیمارستان منتقل می شوند. مشتری در آزمایشگاه کنار او می نشیند و اکثر مراجعه کنندگان جوانانی هستند که برای آزمایش کرونا آمده اند. دستگاه صف برای پذیرش با 230 تماس می گیرد و آخرین شماره ای که به آخرین مشتری داده می شود 273 است. پذیرش بیماران قطره قطره می شود و اکثر تماس گیرندگان در جمع نمی مانند و بیرون نمی روند تا نوبت آنها برسد. “قیمت ها بر اساس نرخ های معتبر است.” هزینه آزمایش PCR 348 هزار تومان است و به این منظور بیمه نمی پذیرند. نتایج آزمون ساعت 10 شب روز بعد آماده می شود. از یکی از اپراتورها می پرسم ، آیا آزمایشگاه دیگری نداریم که زود جواب بدهد؟ “کجا می توانید مرخصی پیدا کنید که نتیجه آزمایش سریع به شما بدهد؟”
– یعنی با شرایط فعلی ، ما مرکزی برای انجام چنین کارهایی نداریم؟
– اگر چنین است ، من نمی دانم.
زنی بدون نوبت جلو می آید: “آقا ، بیمار من 100٪ کرونا دارد و من خیلی خوب هستم. آیا می توانید به زودی کار او را انجام دهید؟” همچنین می تواند تأثیر داشته باشد. “
– خانم ، تا زمانی که اشتباه تشخیص داده نشود ، همه اینجا کرونا دارند. شما باید مثل بقیه در صف بایستید.
بسیاری از مشتریان مسافرانی هستند که برای سفر به کشور دیگر نیاز به آزمایش PCR دارند. منطقه نمونه برداری دارای اتاقهای کوچک زیادی است که فقط یک نفر می تواند از آنها نمونه برداری کند. صف آزمایش کرونا طولانی است. برخی از مراجعان بعد از سه هفته می آیند تا ببینند آیا تست آنها منفی است یا خیر. مادر دیگر درگیر است و اکنون آمده است تا خودش را آزمایش کند: “من از صبح به دنبال مادرم هستم. من ناراحت نیستم و هرکسی که به من بگویید چکار کنم ، فقط یک سر تکان می دهد!” نگاه کنید ، خدا ، مردم چقدر گرفتار شده اند. “
زنی که می گفت بیمار است خود را به جلو خط می رساند. کسانی که در صف انتظار هستند مجاز به آزمایش بیمار خود زودتر از دیگران هستند. دیگران قبول می کنند. بیمار او به سختی نفس می کشد و خود را به جلو می کشد تا کار خود را انجام دهد. مسئول نمونه گیری از یک پسر جوان حرفه ای که هر یک را در کمتر از دو دقیقه آزمایش می کند. دو زن جوان که بیرون اتاق نمونه گیری نشسته اند به تلفن پاسخ می دهند.
اتاق مشتری خالی نیست. مشتریان قدیمی می روند و مشتریان جدید پذیرفته می شوند و اکثر آنها جوان هستند …
انتهای پیام
- ۰ ۰
- ۰ نظر